* ♣ همزبونه تنهایی ها ♣ *

همزبونه تنهایی ها 15ساله شد... دلم هنوز روشنه ...

* ♣ همزبونه تنهایی ها ♣ *

همزبونه تنهایی ها 15ساله شد... دلم هنوز روشنه ...

۲۵ بهمن ۸۵

 

در گریز ناگزیرم

گریه شد معنای لبخند

ما گذشتیم و شکستیم

پشت سر پل های پیوند

 

 

تو ام خودخواهی کن..

 

به همین سادگی رفتی

خداحافظ عزیزم

سهم تو شد روز تازه

سهم من برات بمیره

به همین سادگی کم شد

عمر گل بوته تو دستم

گله از تو نیست میدونم

خودم اینو از تو خواستم

به جون ستاره ها

تو عزیز تر از چشامی

هر جا هستی خوب و خوش باش

تا ابد بغض صدامی

حالا محض لحظه هامون

نشه باورت یه وقتی

که دوستت ندارم

اینو به خدا گفتم به سختی

من اگه دوست نداشتم

پای غم هات نمی موندم

واست این همه ترانه

از ته دل نمی خوندم

اگه گفتم برو خوبم

واسه این بود که می دیدم

داری آب میشی  میمیری

اینو از همه شنیدم

دارم از دوری ت میمیرم

تا کنار من نسوزی

از دلم نمی ری عمرم

نفسام تو که هنوزی

تو رو محض خیره هامون

که نفس نفس خدا شد

از همون لحظه که رفتی

روحم از تنم جدا شد

تو که تنها نمی مونی

منه تنها رو دعا کن

خاطراتمو نگه دار

اما دستامو رها کن

دست تو اول عشقه

بسپرش به آخرین مرد

مردی که پشت یه دیوار

واسه چشمات

گریه می کرد

گریه می کرد

گریه می کرد..