من بی تو
ترانه سرا,خواننده و آهنگساز
Pejman Taher
من بی تو و تو رها
رفتم ته قصه ها
نبستی و غم بوده باهام
با یک عمر خاطره ها
زندگی رو دادیم
پای اون عشق قدیم
اما دیگه اون روزا
نیستن دیگه با ما
رفتی بی من چرا
عزیز قصه ها
دل شد بی تو تنها
نفرین به روزگار
آه ای خدای ما
ببین شب شده روزام
زندگیم شده سراب
با یک عمر خاطره ها
زندگی رو دادیم
پای اون عشق قدیم
اما دیگه اون روزا
نیستن دیگه با ما
رفتی بی من چرا
عزیز قصه ها
دل شد بی تو تنها
نفرین به روزگار
آه ای خدای ما
ببین شب شده روزام
زندگیم شده سراب
با یک عمر خاطره ها
زندگی رو دادیم
پای اون عشق قدیم
اما دیگه اون روزا
نیستن دیگه با ما...
دانلود
کد آهنگ من بی تو از pejman taher
آهنگ جدید و زیبا با سبکی متفاوت از بیسمارک بند به نام واسه شما جالبیم
عارف بیسمارک محمد ختام شهریار
دانلود
هدیه ی من در روزی که خودم دارم در تلخی شنا می کنم ممکن است زیاد به حال و هوایت سر وسامان ندهد:
زمان می گذرد و تو هر روز زیبا تر می شوی
آن قدر که باید به یادت بیاورم
هم زبونه تنهایی هایت را
تبصره ی این شعر را برای روز های سرد بپذیر:
"هوا که سرد تر میشود تو هم هر روز
قدم به قدم همراه با آن سرد می شوی
و منی که آرزو می کنم "فردا نرسد"
اما این آرزو از اصل مشکل دارد!
تابستان تصمیم گرفته دیر برگردد
اما حتی اگر الان هم بیاید...
به خدا اشتباه شده! من گل یخ نیستم...!!
من هر روز به تو تشنه تر و تو هر روز از من دور تر می شوی
شاهد هستید؟
باز هم جاده ی عشق یک طرفه شده
من در این کویر دنباله روی سایه ای از محبت؟
به عمق سراب چه قدر مانده؟
عادت کرده ام که این جا فقط خودم رو ابری ببینم
اما تو فقط به دوری عادتم نده
پ ن:از نوشته های دوست عزیزم عطا بچهء غم
به روی گونه تابیدی و رفتی
مرا با عشق سنجیدی و رفتی
تمام هستی ام نیلوفری بود
تو هستی مرا چیدی و رفتی
کنار انتظارت تا سحر گاه
شبی همپای پیچک ها نشستم
تو از راه آمدی با ناز و آن وقت
تمنای مرا دیدی و رفتی
شبی از عشق تو با پونه گفتم
دل او هم برای قصه ام سوخت
غم انگیزست تو شیداییم را
به چشم خویش فهمیدی و رفتی
چه باید کرد این هم سرنوشتی ست
ولی دل رابه چشمت هدیه کردم
سر راهت که می رفتی تو آن را
به یک پروانه بخشیدی و رفتی
صدایت کردم از ژرفای یک یاس
به لحن آب نمناک باران
نمی دانم شنیدی برنگشتی
و یا این بار نشنیدی و رفتی
نسیم از جاده های دور آمد
نگاهش کردم و چیزی به من نگفت
تو هم در انتظار یک بهانه
از این رفتار رنجیدی و رفتی
عجب دریای غمناکی ست این عشق
ببین با سرنوشت من چه ها کرد
تو هم این رنجش خاکستری را
میان یاد پیچیدی و رفتی
تمام غصه هایم مثل باران
فضای خاطرم را شستشو داد
و تو به احترام این تلاطم
فقط یک لحظه باریدی و رفتی
دلم پرسید از پروانه یک شب
چرا عاشق شدن درد عجیبی ست
و یادم هست تو یک بار این را
ز یک دیوانه پرسیدی و رفتی
تو را به جان گل سوگند دادم
فقط یک شب نیازم را ببینی
ولی در پاسخ این خواهش من
تو مثل غنچه خندیدی و رفتی
دلم گلدان شب بو های رویا ست
پر است از اطلسی های نگاهت
تو مثل یک گل سرخ وفادار
کنار خانه روییدی و رفتی
تمام بغض هایم مثل یک رنج
شکست و قصه ام در کوچه پیچید
ولی تو از صدای این شکستن
به جای غصه ترسیدی و رفتی
پ ن۱ : روزی روزگاری تولدی بود...
پ ن ۲:ببخش اگر هدیه های من تلخ است...
به مناسبت تولدم
و بزرگ میشویم و شاید هم کمی بزرگتر، هنگامی که زمان به سرعت میگذرد و تجربههایمان افزون میگردد و اندیشهمان نیز وسیع و آزادتر. و به همان اندازه و گاهی هم کمی بیشتر کوچکتر میشویم، آنگاه که دنیای تفکرمان کوچک میشود و در عین حال احساس بزرگ بودن میکنیم. وقتی به همه ی جهان بیندیشیم، میبینیم دنیای خودساختهمان چقدر کوچک است!! آری وقتی همه را دوست بداریم بزرگ شدهایم! وقتی که یادمان نرود همه چیز این دنیا قراردادی است و پایان پذیر. حتی خودمان که یکروز پایان میپذیریم. راستی امروز هفتم شهریور روز تولد من است. باید بروم خودم را با متر اندازه بگیرم تا ببینم چقدر بزرگتر شدهام. و شاید متراژ خانهام را و قیمتی که بر روی لباسهایم فروشنده زده بود و یا میز کارم را ... و شاید بلندی تقدیرم را ... یا بیمهریهای انسانها را ... نمیدانم با کدام یک کمی بزرگتر شدهام؟!!
|
به وعده ی دیداری
غبار غم
از آینه ی دل
پاک می شود
و چشمه ای اشک
از چشمان یخ بسته
به سوی تجربه ای دیگر
سرازیر می شود
گر محبت ثمرش سوختن و ساختن است
یا به دنبال محبت سر خود باختن است
من به میدان رفاقت گذرم از سر خویش
تا بدانی که این حاصل دوست داشتن است .
بغلت کردم
نفس کشیدم تنتو با همه وجود
تو این دنیا هر چی که شنیدم
به غیر از تو دروغ بود
کی جز تو میتونه نگهم داره اینجا ؟
با اینکه ما با هم هیچ وقت نرفتیم دریا..
دست بذار رو قلبم تا من یادت بیارم
هر چی از این آهنگ با تو خاطره دارم....
بذار هر کی جز تو منو میخواد معطل شه پشت ِ در !
بذار با دستام تو رو بگردم
این لحظه های آخر
کی جز تو می تونه نگهم داره اینجا ؟
آهنگ جدید , فوق العاده زیبا و شنیدنی شادمهر عقیلی با نام حالم عوض میشه
( ترانه سرا: مونا برزویی – آهنگ و تنظیم : شادمهر عقیلی )
دانلود
بی اعتمادم کن به همه ی دنیا یا اینکه با من باش
کناره من تنها، کناره من تنها، کناره من تنها
از اولین جملت، فهمیده بودم زوود
عشق های قبل از تو، سوء تفاهم بود
اونقدر می خوامت همه باهات بد شن
با حسرت هر روز از کناره ما رد شن
حالم عوض میشه، حرف تو که باشه
اسم تو بارونه ،عطر او همراشه
اون گوشه از قلبم، که مال هیچکس نیست
کی با تو آروم شد،اصلا مشخص نیست
بازم یه موزیک جدید از بیسمارک بند ..
Bismark Band
این بار Pejman Taher با آهنگ من بی تو
دانلود
کد آهنگ من بی تو از pejman taher
ادامه مطلب ...
موزیک جدید و زیبای بیسمارک بند به نام همه دنبال مان
با سبکی متفاوت . در سبک گنگ
Bismark Band
Aref Bismark Feat Mamad Khetam
آهنگ عروسک با صدای Pejman Taher
Server1
(آهنگ کاش بمونی)
کد آهنگ کاش بمونی از گروه بیسمارک
آهنگ جدید Bismark Band به نام دروغ بود
کد آهنگ دروغ بود از گروه بیسمارک
آهنگ 8&6 جدید و بسیار زیبای بیسمارک بند
( پژمان طاهر. عارف بیسمارک.حسین مبهم) به نام همه چیش ردیفه...
serv1
کد آهنگ همه چیش ردیفه از گروه بیسمارک
سلام...
به مناسبت روز مادر می خواستم ترانه ای رو که در حال آماده کردنش هستم رو قرار بدم اینجا اما هنوز در مرحلهء تهیه هستیم.
یک شعر عاطفی هم براش سرودم که خیلی دوست داشتم که امروز اینجا می ذاشتمش
اما بهتر اینه که اول آهنگش رو گوش بدین بعدشعرش منتشر بشه
در وصف مقام مادر هر چی شعر بگیم و بنویسیم بازم کمه
از نخستین روز خلقت بشر، تا کنون در هر کجای دنیا و در میان هر قوم و نژاد و ملتی، با هر آداب و آیینی، وقتی نام مادر برده میشود، کوچک و بزرگ، همه و همه، سرشار از شور و حرارت و مهر و الفت میشوند و قلبشان پر تپشتر میزند. اسلام نیز برای مادر، مقام و ارزش فوق العاده ای قائل شده است تا آنجا که رسیدن به بهشت را با رضای مادر میسر میداند.
مقام مادر از منظر پیامبر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ضمن روایتی فرمودند:
بهشت زیر پای مادران است
برایت یک بغل عطر گل سرخِ
یک سبد بوی اقاقی
دلی همچون گل شقایق
جامه ای از یاس و شب بو
برایت یک گلستان هدیه دارم
تقدیم به مادر مهربانم
آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم...
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد
دلتنگی یعنی:
روبروی دریا ایستاده باشی
و خاطره بیابان خفه ات کند...!!
من صبورم اما .... !!!
به خدا دست خودم نیست اگر
می رنجم ...!
یا اگر شادی زیبای تورا
به غم غربت چشمان خودم می بندم!!
من صبورم اما ...!!
چقدر با همه عاشقی ام محزونم!
و به یاد همه خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده زغم مغمومم!!
من صبورم اما ...!!
بی دلیل از قفس کهنه شب
می ترسم ....!
بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب و چراغی که
تو را از شب متروک دلم دور کند ....
می ترسم !
من صبورم اما ... !!
آه ..!! این بغض گران صبر نمی داند چیست ؟؟
دلم تنگ است دلم تنگ است
دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت ازکوچه لبریز است
صدایم خیس و بارانی است
نمی دانم چرا درقلب من
پائیز طولانی است !!
من به آمار زمین مشکوکم!!!
اگر این شهر پراز آدمهاست
پس چرا این همه دلها تنهاست؟؟
دلتنگی همیشه همراهم
می آید مثل سایه بی ردپا...!!!
دیروزها کسی رو دوست می داشتیم
این روزها دلتنگ و تنهائیم
تمام عمر به همین سادگی گذشت...!!!!
بارون از آسمون میاد
توی دلم غوغا میشه
انگار می گه که اون می یاد
منم هنوز منتظرم
شاید یه مهربون بیاد
میگن همه منتظرن
تا که یه همزبون بیاد
یه همزبون از آسمون
واسه دلهای مهربون
بیاد که تنها نمونن
عاشقا تنها نمونن
بیاید وقتی بارون می یاد
با هم دیگه دعا کنیم
به خدا التماس کنیم
تا که یه همزبون بیاد
تا تو دلها بارون بیاد...
دل من تنها بود
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...
دل من ساکن دیوار و دری
که تو هر روز از آن می گـذری
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
پشت تنهایی من که رسیدی
گوشهایت را بگیر !اینجا سکوت
گوش تو را کر میکند
اما !
چشمهایت را باز کن
تا بتوانی لحظه لحظه ی اعدام ثانیه ها را نظاره کنی
هجوم سایه های خیال،
سرابهای بی وقفه ی عشق،
تک بوسه های سرد
و فریادهای خسته جوانی
منظره ای به تو میدهد
که میتوانی تنهایی مرابه خوبی ترسیم کنی
چه در دل من چه در سر تو
من از تو رسیدم، به باور تو
تو بودی و من
به گریه نشستم، برابر تو
به خاطر تو
به گریه نشستم بگو چه کنم؟
با تو، شوری در جان بی تو، جانی ویران
از این، زخم پنهان می میرم!
نامت، در من باران یادت، در دل طوفان
با تو، امشب پایان می گیرم!
نه بی تو سکوت نه بی تو سخن
به یاد تو هستم به یاد تو من
ببین غم تو رسیده به جان و
دویده به تن ببین غم تو
رسیده به جانم بگو چه کنم؟
بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخه ها و ریشه ها بود
بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد اما خودت کجایی
وا بکنیم پنجره ها رو یا نه
تازه کنیم خاطره ها رو یا نه
بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه تر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه
عیدو اورد از تو کوچه تو خونه
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی
یه آشنا که مثل قصه ها بود
خواب و خیال همه بچه ها بود
یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود
آخ که چه زود قلک عیدیهامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون
بهار اومد برفها رو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجره ها رو دوست داشت
بهار اومد پنجره ها رو وا کرد
من و با حسی دیگه آشنا کرد
یه حرف که از حرفهای من کتاب شد
حیف که همش سوال بی جواب شد
دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صبح تا شب دنبال آب و نون بود
بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخه ها و ریشه ها بود
بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد اما خودت کجایی
وا بکنیم پنجره ها رو یا نه
تازه کنیم خاطره ها رو یا نه
یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود
چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجره ها رو دوست داشت
حس تو
لمس تو
دست تو دست تو
خاطره شد..
عشق تو
عشق تو
یاد تو
یاد تو
اسم تو اسم تو
خاطره شد
مثل یه قصه زیبا
مثل یه خواب کوتاه
من اسمتو گذاشتم
قشنگترین اشتباه
بی تو هر لحظه من
شکست بی صدا بود
این خنده ها دروغه
بی تو شادی کجا بود
حس نوازش تو هنوز رو پوست منه
گرمیه خوب دستات منو اتیش میزنه
حس تو
لمس تو
دست تو دست تو
خاطره شد
عشق تو
عشق تو
یاد تو
یاد تو
اسم تو اسم تو
خاطره شد
روزهای شادی و عشق حیف که چه زود میگذره
از قصه منو تو چی موند بجز خاطره
یه قاب عکس خالی زیر پا هی له میشه
یه پنجره که هر گز به جایی باز نمیشه
گرفته هر ستاره فانوس عشق به راهت
نرفت از یاد آینه
هنوز رنگ نگاهت
رفتی تو از زندگیم انگار که یک خواب بودی
تو لحظه های عمرم افسوس که کمیاب بودی
می دونستم از اول این رسم زندگی نیست
خوشبختی ها زود گذر هر گز همیشگی نیست
بدنبال یه رویا که دست نیافتنی بود
میدونستم از اول قلبم شکستنی بود
مثل یه قصه زیبا
مثل یه خواب کوتاه
من اسمتو گذاشتم قشنگ ترین اشتباه
هدیه ی من در روزی که خودم دارم در تلخی شنا می کنم ممکن است زیاد به حال و هوایت سر وسامان ندهد:
زمان می گذرد و تو هر روز زیبا تر می شوی
آن قدر که باید به یادت بیاورم
هم زبونه تنهایی هایت را
تبصره ی این شعر را برای روز های سرد بپذیر:
"هوا که سرد تر میشود تو هم هر روز
قدم به قدم همراه با آن سرد می شوی
و منی که آرزو می کنم "فردا نرسد"
اما این آرزو از اصل مشکل دارد!
تابستان تصمیم گرفته دیر برگردد
اما حتی اگر الان هم بیاید...
به خدا اشتباه شده! من گل یخ نیستم...!!
من هر روز به تو تشنه تر و تو هر روز از من دور تر می شوی
شاهد هستید؟
باز هم جاده ی عشق یک طرفه شده
من در این کویر دنباله روی سایه ای از محبت؟
به عمق سراب چه قدر مانده؟
عادت کرده ام که این جا فقط خودم رو ابری ببینم
اما تو فقط به دوری عادتم نده
پ ن:از نوشته های دوست عزیزم عطا بچهء غم
در گورستانی متروک ...
که دیگر هرگز ...
مرده ای در آن دفن نمی شود ...
زنده ها ...
با قدمهایی رنگین از علف ...
به روی تپه می آیند تا ...
نوشته های روی سنگهای قبر را بخوانند ...
گورستان هنوز زنده ها را به سوی خود می کشد ...
اما دیگر هرگز مرده ای به آنجا نمی آید ...
و این اشعار همه جا به چشم می خورد :
آنهایی که امروز ...
زنده به اینجا می آیند ...
تا سنگها را بخوانند و باز گردند ...
فردا مرده خواهند آمد ...
تا بمانند ...
سنگ قبرها ...
که اینچنین با یقین از مرگ سخن می گویند ...
همیشه در حیرت اند ...
که چرا دیگر هرگز ...
مرده ای از راه نمی رسد ...
و پرهیز و امتناع مردم از مردن برای چیست ؟
آسان میتوان شوخ طبعی کرد ...
و به سنگها گفت :
مردم از مردن بیزارند ...
و دیگر هرگز نمی میرند ...
به گمانم آنها این دروغ را باور می کنند ...
سنگهای قبر ...
در گورستانی متروک ...
که دیگر هرگز مرده ای در آن دفن نمی شود
به سه چیز تکیه نکن ، غرور ، دروغ و عشق... آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و
با عشق می میرد
دکتر علی شریعتی
رودخانه میشوی
در زلال چشمانت تصویر من پیداست
با لبخندی به سان منحنی ماه
در زمان هلال
آرام آرام سنگهای ریز نا امیدی ام را می سایی
و از کنار صخره های بی حوصلگی ام
نرم و آهسته رد میشوی
من مرید اینهمه آرامشم
در بی رنگی ات رنگ می بازم
در جاری مهربان بودنت
سیاهی ام سپید می شود
سپیدی ام ...سرخ
رنگ عشق می زنی بر دلم
در زلال چشمانت تصویر من پیداست
با لبخندی به سان منحنی ماه
در زمان هلال
رودخانه میشوی..
عطا بچه ی غم
پژمان
به نام خدایی که آشنایی را در لبخند، لبخند را در دوستی، دوستی را در محبت، محبت را در عشق، عشق را در جوانی، و جوانی را در غم نهاد
مثل یه خوابه. درست مثل یه خواب وقتی که در رویاهام می بینم که در دشت سرسبزی می دوم و با دوستانم بازی می کنم و خیلی شادم. اما وقتی که بلند می شم همه چیز به پایان می رسد ترمزی برای شادی ها ترمزی برای رویاهای شیرین ...
وقتی به اطراف نگاه می کنم خودم را در اتاقم می بینم. نیمه شبه خودم رو تنها بیدار می بینم. افسوس می خورم اما...
ترمزی که موجب شد خواب و رویام از دست بره یک چیز بود. فقط درد!
به رویا فکر می کنم دوست دارم دوباره با این رویا پیش بروم چشمانم را
می بندم و سعی می کنم رویا را ادامه بدم اما فایده ای نداره خوابم نمی برد و باز هم افسوس...
شاید شادی فقط یه رویاست برای بعضی ها طولانی تره و برای بعضی فقط چند ثانیه طول می کشه!
دیشب رؤیایی داشتم
خواب دیدم بر روی شن ها راه میروم،
همراه با خداوند
و بر روی پرده ی شب
تمام روزهای زندگیم را، مانند فیلمی می دیدم
همان طور که به گذشته ام نگاه میکردم،
روز به روز از زندگی را،
دو رد پا بر روی پرده ظاهر شد،
یکی مال من و یکی از آن خداوند
راه ادامه یافت تا تمام روزهای تخصیص یافته خاتمه یافت
آن گاه ایستادم و به عقب نگاه کردم
در بعضی جاها فقط یک رد پا وجود داشت
اتفاقاً ، آن محلها مطابق با سخت ترین روزهای زندگیم بود
روزهایی با بزرگترین رنجها ، ترسها ، دردها و
آن گاه از او پرسیدم
خداوندا ، تو به من گفتی که در تمام ایّام زندگی با من خواهی بود
و من پذیرفتم با تو زندگی کنم
خواهش می کنم به من بگو چرا در آن لحظات سخت مرا تنها گذاشتی ؟
خداوند پاسخ داد
"فرزندم ، تو را دوست دارم وبه تو گفتم در تمام سفر با تو خواهم بود
من هرگز تو را تنها نخواهم گذاشت ،
نه حتی برای لحظه ای ،
و من چنین نکردم
هنگامی که در آن روزها ، یک رد پا بر روی شن دیدی ،
من بودم که تو را به دوش کشیده بودم
خدایا سرد این پایین از اون بالا اگه میشه نگاه کن
یه کاری کن اگه میشه فقط گاهی خودت قلبم رو ها کن
خدایا سرده این دستام از اون بالاخودت ببین می لرزهمگه حتی همه دنیا به این دوری به این سردی می ارزه
تمومش کن دیگه بسه شدم از زندگی خستهیه زخمی دارم از دردش می سوزم و میخوام میخوام بمیرمیه زخمی دارم از دردش هنوزم که هنوزه من می سوزمخدایا من دارم میام یه کم با من مدارا کنشنیدم گرم آغوشت اگه میشه منم یه گوشه جا کنمیدونم گرم آغوشت اگه می خوای منم یه گوشه جا کندیگه از دنیا بریدیم دلامون خیلی گرفتهتو کجایی که ببینی همه جا رو غم گرفتهدیگه از دنیا بریدیم دلامون خیلی گرفتهتو کجایی که ببینی همه جا رو غم گرفته
به زودی ...
آهنگ جدید و احساسی بیسمارک بند با سبکی زیبا و نو به صورت سینگل از
Pejman Taher
که این آهنگ تقدیم شده به تمام مادرهای دنیا
منتظر آلبوم بیسمارک بند باشید
...COMING UP
به صورت اختصاصی در همزبونه تنهایی ها
آهنگ جدید از morteza faston که یه کاره fast & loVe هستش
singerS:morteza FASTON ft sohrab PAKZAD
TITLE:IN CHE HESSIE
نمیدانم من زیادی عاشقم که اینقدر صبورم
یا تو مرا با نگاه آسمانی ات
جادو کرده ای
که نمی توانم دخیل دستانم
به حلقه مقدس بازوان تو را
باز کنم
شاید هنوز باورم نشده
تو نمی توانی مرا حاجت روا کنی
آهنگ 8&6 جدید و بسیار زیبای بیسمارک بند
( پژمان طاهر. عارف بیسمارک.حسین مبهم) به نام همه چیش ردیفه...
یه موزیک باحال خوراک ماشینو مهمونی با سبکی جدید....
تا چند روز آینده منتظر کارهای سینگل بترکون از اعضای گروه باشید(بیسمارک.طاهر)با سبکی متفاوت منحصر به خود گروه !!!
دانلود
serve1
server2
text آهنگ در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...