یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست باشم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه
من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابدباهات بمونم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم:
آره میدونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه گفت:میخوام برم یه جای دوور
جایی که هیچ مزاحمی نباشه بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا
آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم
آره میدونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام
یه روز تو نامهش نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:
آره میدونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام
یه روز تو نامش نوشت :
من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخندکشیدم و زیرش نوشتم
«آره میدونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام»
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم... و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که
نمی دونه من هنوز هم خیلی تنهام
سلام
خیلی ناز بود
خودت نوشتی؟ یا از اون جمله معروفای نته؟
خیلی قشنگ بود
همیشه حرفای خودش شنیدنیه !