* ♣ همزبونه تنهایی ها ♣ *
پشت تنهایی من که رسیدی گوش هایت را بگیر! اینجا سکوت گوش تو را کر میکند
ببین ساختن چقدر سخته ولی ویرونی آسونه!
خاطراتم کوچکند
و از صدای حق حقم میترسند
و از این پس بزرگ نخواهند شد
و همیشه خواهند ترسید!
تا وقتی که فراموش شوند
ادامه...
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی واز نهایت شب حرف می زنم اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم سلام دوست عزیزم از لطفت خیلی ممنونم ممنون که منو تنها نمی زاری امیدوارم قبول شی و زود به ز.د اپ کنی من به روزم و منتظر نظرخوشکلتم
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی واز نهایت شب حرف می زنم اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم سلام دوست عزیزم از لطفت خیلی ممنونم ممنون که منو تنها نمی زاری باید بگم زیبا بود مثل همیشه من به روزم و منتظر نظرخوشکلتم
یه کی بود یکی نبود از همین سطر آغاز میشوم قصه ای که مرا تعریف میکند کودکی هایم را ندیده ام امروز هایی که درد کشیدم با زغال روی قلبم یه پرنده که خانه دارد نان دارد و آسمانی که هر شب بارانی میشود حالا با خوده پاییز میروم خیابان با نیمکت های خالی پارک گریه هایم را مرور میکند قصه ای که مرا دارد همین جا تمام می شود در خلاصه ی روزی که می خواند در صفحه ی حوادثی که ورق می خورد از یاد می روم برای قصه ای دیگر که صبح آغاز می شود و شب پاورچین پاورچین میرود تا کسی رفتنش را حس نکند سلام مهربون خسته نباشی اگه می خوای ادامه قصه رو بشنوی بری آخرین بار یه سر به من بزن .
سلام قشنگه ................ممنون که پیشم اومدی خوشحال شدم ..................ولی من دیگه آپ نمیکنم ........یا حق
مینا
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1384 ساعت 11:57 ق.ظ
سلام خوبی وبلاگتون قشنگه ولی کمی رنگش اگه شاد تر باشه جالبتر می شه.
مهراسا
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1384 ساعت 12:33 ب.ظ
سلام خوبی؟ امیدوارم که این انتظار به خوشی ختم بشه و تو هم جزء قبول شده ها باشی! راستی من قبول دارم که مشکی رنگه عشقه-اما رنگه ضمینه وبلاگتو بهتره عوض کنی!(البته ببخشید که فضولی کردم) خوبو خوش باشی!! خداحافظ!!
سلام . درکتون میکنم که چی میکشین . واقعا سخته . یه سال زحمت کشیدین و الان منتظر جوابید . امیدوارم قبول شی ...
فرانک
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1384 ساعت 04:52 ب.ظ
امیدوارم انتظارتون با خوشی به پایان برسه و تو رشته مورد علاقه تون قبول شید. اگه قبول هم نشدید هیچ وقت ناامید نشوید وبا عزم قوی برای سال بعد شروع کنید.
ستاره بی سو
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1384 ساعت 09:30 ب.ظ
سلام پژمان عزیز
دلم می خواد هیچ وقت غمگین نباشی و آرزو میکنم راهتونو تو زندگی با سعی و تلاش هموار کنید و دانشگاه هم قبول بشید تا اولین گامو به سوی موفقیت وآینده بهتر برداری.
همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.
دنبال نگاهها نرو چون ممکنه گولت بزنه.
الهی ستاره دلت همیشه سوسو بزنه ولی برای عشق پاکی که دلش برات بتپه.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
من از نهایت شب
حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
واز نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
سلام دوست عزیزم از لطفت خیلی ممنونم ممنون که منو تنها نمی زاری امیدوارم قبول شی و زود به ز.د اپ کنی من به روزم و منتظر نظرخوشکلتم
من از نهایت شب
حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
واز نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
سلام دوست عزیزم از لطفت خیلی ممنونم ممنون که منو تنها نمی زاری باید بگم زیبا بود مثل همیشه من به روزم و منتظر نظرخوشکلتم
سلامممممممممممم
مرسی که سر زدی خوشحال شدم
موفق باشی
سلام پژمان خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس همدردیم...
نمی دونی جوابایآزاد کی میاد؟
یه کی بود یکی نبود
از همین سطر آغاز میشوم
قصه ای که مرا تعریف میکند
کودکی هایم را ندیده ام
امروز هایی که درد کشیدم
با زغال روی قلبم یه پرنده
که خانه دارد
نان دارد
و آسمانی که هر شب بارانی میشود
حالا
با خوده پاییز میروم
خیابان با نیمکت های خالی پارک
گریه هایم را مرور میکند
قصه ای که مرا دارد
همین جا تمام می شود
در خلاصه ی روزی که می خواند
در صفحه ی حوادثی که ورق می خورد
از یاد می روم
برای قصه ای دیگر
که صبح آغاز می شود
و شب پاورچین پاورچین میرود
تا کسی رفتنش را
حس نکند
سلام مهربون خسته نباشی اگه می خوای ادامه قصه رو بشنوی بری آخرین بار یه سر به من بزن .
سلام قشنگه ................ممنون که پیشم اومدی خوشحال شدم ..................ولی من دیگه آپ نمیکنم ........یا حق
سلام
خوبی
وبلاگتون قشنگه ولی کمی رنگش اگه شاد تر باشه جالبتر می شه.
سلام خوبی؟
امیدوارم که این انتظار به خوشی ختم بشه و تو هم جزء قبول شده ها باشی!
راستی من قبول دارم که مشکی رنگه عشقه-اما رنگه ضمینه وبلاگتو بهتره عوض کنی!(البته ببخشید که فضولی کردم)
خوبو خوش باشی!!
خداحافظ!!
سلام . درکتون میکنم که چی میکشین . واقعا سخته . یه سال زحمت کشیدین و الان منتظر جوابید . امیدوارم قبول شی ...
امیدوارم انتظارتون با خوشی به پایان برسه و تو رشته مورد علاقه تون قبول شید. اگه قبول هم نشدید هیچ وقت ناامید نشوید وبا عزم قوی برای سال بعد شروع کنید.
سلام پژمان عزیز
دلم می خواد هیچ وقت غمگین نباشی و آرزو میکنم راهتونو تو زندگی با سعی و تلاش هموار کنید و دانشگاه هم قبول بشید تا اولین گامو به سوی موفقیت وآینده بهتر برداری.
همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.
دنبال نگاهها نرو چون ممکنه گولت بزنه.
الهی ستاره دلت همیشه سوسو بزنه ولی برای عشق پاکی که دلش برات بتپه.