* ♣ همزبونه تنهایی ها ♣ *

همزبونه تنهایی ها 15ساله شد... دلم هنوز روشنه ...

* ♣ همزبونه تنهایی ها ♣ *

همزبونه تنهایی ها 15ساله شد... دلم هنوز روشنه ...

من اینجا خیلی تنهام...

 

 

یه روز بهم گفت: می‌خوام باهات دوست باشم
    آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم: آره می‌دونم فکر خوبیه

من هم خیلی تنهام 

 

یه روز دیگه بهم گفت: می‌خوام تا ابدباهات بمونم

آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام
     بهش لبخند زدم و گفتم:

آره می‌دونم   فکر خوبیه    من هم خیلی تنهام 

   

یه روز دیگه گفت:می‌خوام برم یه جای دوور

جایی که هیچ مزاحمی نباشه بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا

آخه می‌دونی من اینجا  خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم

آره می‌دونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام 

   

یه روز  تو نامه‌ش نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم

آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:

آره می‌دونم   فکر خوبیه  من هم خیلی تنهام 

   

یه روز تو نامش نوشت : 

 من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم 

 آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام 

براش یه لبخندکشیدم و زیرش نوشتم 

 «آره می‌دونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام»  

 

حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم... و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که
نمی دونه من هنوز هم
خیلی تنهام 

 

 

 

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
دیازپام10 چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:54 ق.ظ

سلام
خیلی ناز بود
خودت نوشتی؟ یا از اون جمله معروفای نته؟

بهار سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:27 ب.ظ http://digar.blogsky.com

خیلی قشنگ بود
همیشه حرفای خودش شنیدنیه !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد